
مولكول
و اما من
بی نام تو
حتی
یک لحظه احتمال ندارم...
عاشق لقب جديدي ام كه بهم دادي: "مولكول"
عشق
عشق برای آنکه محقق شود باید قوانین دنیای ما را زیر پا بگذارد ... عشق رسوا و خلاف قاعده است.
جرمی ست که دو ستاره با خارج شدن از مدار مقررشان و به هم پیوستن در میان فضا مرتکب می شوند
مفهوم رمانتیک عشق که متضمن گسستن و گریختن و فاجعه است، یگانه مفهومی از عشق است که امروز مامی شناسیم ...
دیالکتیک تنهایی، اکتاویو پاز
آرام باش
سكس و عشق
وودی آلن
تقدير
تغييرات
شنيده بودم ،30 سالگي اوج تغييرات زندگي آدمه
اما نمي دونستم تا اين حد!
خدايا ممنونم....
زندگي
آلبرت هوبارد
رها
رها باش....
با تو...
داره كم كم جون مي گيره
با تو انگار تو بهشتم
با تو پر سعادتم من..
با تو من مالك دنيام
با تو در نهايتم من...
برای تو...
من به اندازه ي شبها ، تنها
رخصتي ده كه من اين شب
- تنها
با تو پيوند دهم پیچک خودروي تنهايي خويش
تا نباشي تنها
تا نباشم غمگين
آروم آروم...
هر شب ، هر روز، هر لحظه به يادم مي موني...
بجنب
این فقط خودم که می تونم .بدون کمک هیچ کس !
جز خود تو !
احمق بودم تا حالا ...
هی دختر بجنب ! وقت حرکت رسیده.
تفاوت بين جوليان آسانگ و مارك زوكربرگ
فرق بين "جوليان آسانگ"، خالق و بنيانگذار ویکی لیس و "مارك زوكربرگ"، خالق و بنيانگذار فیس بوک چيست؟: آسانگ، اطلاعات خصوصي شركتها، دولتها و كمپاني هاي بزرگ را به رايگان به كاربران عرضه مي كند و تحت تعقيب قرار گرفت، و زوكربرگ، اطلاعات خصوصي كاربران را به شركتها، دولتها و كمپاني هاي بزرگ مي فروشد و مرد سال تايم شد !
داخل پرانتز: نمی دونم چرا انقدر با این "جوليان آسانگ" حال می کنم !
...
کدام موهبت عظیم الهی در انتظار من است...
قانون شکنی
قانون شکنی ها بد جور بهم انرژی می ده واسه جلو رفتن و ایجاد موفقیت !
داخل پرانتز: لقب جدید به اینجانب داده شد ، طوفان !
هرگز
وینستون چرچیل
هی تو...!
گناه من...
لبهایم به لبهای تو کافر شد...
باور کن
به پاکی قصه های مادر بزرگ هجرت کرد
دیگر نگو که سیب ِطلای قصه ها را
کرم های کوچک کابوس خورده اند
تنها دستت را به من بده و بیا..."
اگه...
Like
لایک به :خدا
گپ فارکسی اوستا با شاگردش
اوستا : وقتی ترند شد ما فقط در هیدن ها میریم تو
شاگرد : چشم اوستا
اوستا : خب الان تا این میره بالا . برو یه چایی برام بیار
شاگرد : چشم اوستا
اوستا : شیشه های چارت رو هم یه دستمال بکش
شاگرد : چشم اوستا
اوستا : در ضمن اون تی رو هم بردار این اردرهای کنسل شده رو هم با تی بزار سر کوچه برای آشغالی
شاگرد : بله اوستا رفتم....
سناریوی همیشگی!
دختر خاله دوستم خودشو با تفنگ شکاری شوهرش کشته
صبح زود ، قبل از بیدار شدن بچه 8 ساله !
سناریوی همیشگی:
دعواهای زن و وشوهری ....آقا دوست دختر داره ....کادوها سر از اسباب اثاثیه ی مرد در می آد ...مشاجره...
فقط نمی دونم این دختر فکر نکرده صبح که بچه بیدار می شه با دیدن صورت متلاشی شده دیوونه میشه .
من جوزا